شعر های من

شراب تلخ می خواهم کشم بر سر روم تا اوج به دریا دل زنم شاید کشد ما را به خود این موج

شعر های من

شراب تلخ می خواهم کشم بر سر روم تا اوج به دریا دل زنم شاید کشد ما را به خود این موج

بوسیدن شبانه

هر شب بهانه دارم بوسه بگیرم از تو

هی من بهانه آرم بلکه ببوسم از نو

گر یک شبی نگیرم بوسه از آن لب تو

گویم به خانه بر سر ویرانه و خراب شو

اولین روز آینده

Today is the first day of your future

امروز نخستین روز آینده توست

گفتمش عاشق شدم

گفتمش عاشق شدم گفتا که این دیوانگی است

گفتمش دیوانه ام گفتا که نه این سادگی است

گفتمش بی او شبم هرگـــز نمی گـــردد سحر

گفت دانم حال تو این از ســــر بیهودگی است

گفتمش من بهر وصل او روم هــرجا که هست

گفت دانم می روی چون عاشقی دلدادگی است

گفتمش با من چـــــرا دارد ســــر جنگ این فلک

گفت سرنیارم من زکارش باعث شرمندگی است

                                                              

در قلب من

In My Heart

 

There is a secret place

Where no one ever goes

It is hidden and protected

Kept safe and quite secure

 

There is only room for one here

Though The space is rather large

The space recerved for one here

the place within my heart

 

You intered there some time ago

I wanted you to know

The secret placewithin my heart

is yours and yours alone

                           

منتظر

و از آن زمانی که گسست رشته نامرئی پیوندمان

و تو راه جدایی در پیش گرفتی

من در این ناامیدی با چشمانی منتظر و گریان

با لبانی تشنه یک بوسه

با دلی پر از غم و در حسرت محبت

با پاهای سست و ناتوان از رفتن

و با بال هایی شکسته

و به امید دیدن دوباره تو هنوز هم منتظرم

 

تقسیم محبت

 

Life is sweet because of the frinds have made

   and the thing which  in common ,we share

we want to live on, not because of ourselves

زندگی به خلق دوستی ها و تقسیم مواهب آن با دیگران شیرین است

ما خواهان تداوم زندگی هستیم نه به خاطر خودمان

                                               

شکوه های دل

شکولی دیل

قان آخور باخ گوزلیرمدن جاریدور دامانیما

بو دیدرگون دنیادا چوخ تشنه دور باخ قانیما

چوخ تلاش ائددی منی تا بنده چکسون بیرگجه

وئرمرم فــرصت ائده رخنـه بـــوگون ایمانیما

زاره گلسم غم الیندن سسلرم تک اللهی

ایسترم منده کمک تا گلسون اوء فریادیما

ظلم ادیب چوخلو منه اتمم تحمل ظلمینی

جسمیمه آتش وروب رحم اتمیب او جانیما

غم سالوبدور آلنیما چوخلو درین خط و خطوط

بیلمورم شاید بو خطلر گونلریمدور آلنیما

یاروارودوم یازماسون بوشکوه ای چون بیرگناه

یوخدو جسمیمده  تحمل آندوسون قرآنیما

ایستسه هرکیم گوره من گوردوکیم درد و غمی

بیرزمان وقت ایلسه باش چکسون او دیوانیما