چگونه می توانم تو را وصف کنم آنگونه که لایق آنی
در حالیکه زبانم ناتوان از توصیف توست
و چگونه می توانم از تو قدردانی کنم
آنگونه که شایسته توست
و خدایا
چگونه عظمت و بزرگی تو را سپاس گویم
که به ما اینچنین نعمتی عطا کردی
می دانم تو از همه چیز بی نیازی
اما از تو سپاسگزارم به خاطر
مادری که به ما دادی
درسته چند روز مونده اما من از الان
روز مادر را به همه مادرها تبریک میگم
و تبریک ویژه به مادر خودم
من از بوسیدنت جانا نمی گردم دمی سیراب
نباشی تو نخواهم رفت منم یک لحظه ای درخواب
نباشد این دل ما را تحمل هجر تو بیند
نمی دانی زهجر تو چقدر تنهایم و بی تاب
هر شب بهانه دارم بوسه بگیرم از تو
هی من بهانه آرم بلکه ببوسم از نو
گر یک شبی نگیرم بوسه از آن لب تو
گویم به خانه بر سر ویرانه و خراب شو
گفتمش عاشق شدم گفتا که این دیوانگی است
گفتمش دیوانه ام گفتا که نه این سادگی است
گفتمش بی او شبم هرگـــز نمی گـــردد سحر
گفت دانم حال تو این از ســــر بیهودگی است
گفتمش من بهر وصل او روم هــرجا که هست
گفت دانم می روی چون عاشقی دلدادگی است
گفتمش با من چـــــرا دارد ســــر جنگ این فلک
گفت سرنیارم من زکارش باعث شرمندگی است
In My Heart
There is a secret place
Where no one ever goes
It is hidden and protected
Kept safe and quite secure
There is only room for one here
Though The space is rather large
The space recerved for one here
the place within my heart
You intered there some time ago
I wanted you to know
The secret placewithin my heart
is yours and yours alone
و از آن زمانی که گسست رشته نامرئی پیوندمان
و تو راه جدایی در پیش گرفتی
من در این ناامیدی با چشمانی منتظر و گریان
با لبانی تشنه یک بوسه
با دلی پر از غم و در حسرت محبت
با پاهای سست و ناتوان از رفتن
و با بال هایی شکسته
و به امید دیدن دوباره تو هنوز هم منتظرم