شعر های من

شراب تلخ می خواهم کشم بر سر روم تا اوج به دریا دل زنم شاید کشد ما را به خود این موج

شعر های من

شراب تلخ می خواهم کشم بر سر روم تا اوج به دریا دل زنم شاید کشد ما را به خود این موج

مادر روزت مبارک

چگونه می توانم تو را وصف کنم آنگونه که لایق آنی

در حالیکه زبانم ناتوان از توصیف توست

و چگونه می توانم از تو قدردانی کنم

آنگونه که شایسته توست

و خدایا

چگونه عظمت و بزرگی تو را سپاس گویم

که به ما اینچنین نعمتی عطا کردی

می دانم تو از همه چیز بی نیازی

اما از تو سپاسگزارم به خاطر

 مادری که به ما دادی

درسته چند روز مونده اما من از الان

روز مادر را به همه مادرها تبریک میگم

و تبریک ویژه به مادر  خودم

بوسیدن جانان

من از بوسیدنت جانا نمی گردم دمی سیراب

نباشی تو نخواهم رفت منم یک لحظه ای درخواب

نباشد این دل ما را تحمل هجر تو بیند

نمی دانی زهجر تو چقدر تنهایم و بی تاب

بوسیدن شبانه

هر شب بهانه دارم بوسه بگیرم از تو

هی من بهانه آرم بلکه ببوسم از نو

گر یک شبی نگیرم بوسه از آن لب تو

گویم به خانه بر سر ویرانه و خراب شو

اولین روز آینده

Today is the first day of your future

امروز نخستین روز آینده توست

گفتمش عاشق شدم

گفتمش عاشق شدم گفتا که این دیوانگی است

گفتمش دیوانه ام گفتا که نه این سادگی است

گفتمش بی او شبم هرگـــز نمی گـــردد سحر

گفت دانم حال تو این از ســــر بیهودگی است

گفتمش من بهر وصل او روم هــرجا که هست

گفت دانم می روی چون عاشقی دلدادگی است

گفتمش با من چـــــرا دارد ســــر جنگ این فلک

گفت سرنیارم من زکارش باعث شرمندگی است

                                                              

در قلب من

In My Heart

 

There is a secret place

Where no one ever goes

It is hidden and protected

Kept safe and quite secure

 

There is only room for one here

Though The space is rather large

The space recerved for one here

the place within my heart

 

You intered there some time ago

I wanted you to know

The secret placewithin my heart

is yours and yours alone

                           

منتظر

و از آن زمانی که گسست رشته نامرئی پیوندمان

و تو راه جدایی در پیش گرفتی

من در این ناامیدی با چشمانی منتظر و گریان

با لبانی تشنه یک بوسه

با دلی پر از غم و در حسرت محبت

با پاهای سست و ناتوان از رفتن

و با بال هایی شکسته

و به امید دیدن دوباره تو هنوز هم منتظرم