-
شروعی دوباره
دوشنبه 13 آذر 1391 10:09
بعد از مدت ها دوباره قصد دارم دست به قلم ببرم همه دلمشغولی ها را به فراموشی بسپار م و بنوسیم اگر زمان اجازه دهد
-
عاشقی
شنبه 18 اردیبهشت 1389 11:05
عاشق یک نفر شدم لیاقت عشق را نداشت لیاقت اینکه بگم ارزش سیم و زر نداشت خیلی دوستش داشتم ولی، میگفت که اون خبر نداشت یه بار نگفت دوستم داره ،حس می کنم جیگر نداشت روزی که اومد پیش درمونده بود و بی پناه انگاری اون روزها دیگه تو چهره اش اثر نداشت نمی ذاشتم آب تو دلش تکون خوره ،جون بگیره اون دلمو شکست و رفت، ساده و دردسر...
-
to you my love
دوشنبه 13 اردیبهشت 1389 16:18
In the morning When the sun Is just starting to light the day I am awakened And my first thoughts are of you At night I stare at the dark trees Silhouetted against the quiet stars I am entranced into a complete Peacefulness And my last thoughts are of you
-
من و تو
یکشنبه 12 اردیبهشت 1389 08:21
من و تو قصد جدایی داریم آخرین حرف نگاهی کوتاه من لبم خشک شده و زبانم قاصر بغض سنگین به گلویم راه من سد کرده دست هایم همچو پایم لرزه بر پیکره اش افتاده من و تو قصد جدایی داریم چشم هایم پر از اشک و دلم پردرد است من تو را می بینم که چقدر خندانی !!!!!!!!!
-
ارزان فروش
دوشنبه 23 فروردین 1389 13:33
طاقتم بــــردی و تـــــابم را ربــودی نـــــازنیــن غیـــر تو باور نـــدارم من کسی روی زمین خالصانه، صادقانه،بی تمنا عاشقت بودم ولی عشق من ارزان تو دادی قیمتش آیا همین؟
-
حس تنهایی
سهشنبه 17 فروردین 1389 16:26
امشب از یاد تو را خواهم برد بی تعمل روی دل می نهم این پا که ز دل بیزارم دگر از دربه دری بی خبری خسته شدم من از اینکه شده ذهنم پر از افکار جدایی خسته ام حسم این است که تنها هستم
-
حس تنهایی
دوشنبه 19 بهمن 1388 08:34
نمی آید مرا خنده ،به لب هایم نه اشکی عمق چشمانم نه بغضی که فشارد تا گلویم از نفس افتم نه دستی که نویسد حس دلتنگی به بی رنگی تبسم پر زده گویی، زلب هایم .. ... چه می خواهم به بیداری؟! وفاداری؟؟!!! پر از احساس تنهاییست ،ذهن من
-
تنها
شنبه 28 آذر 1388 12:29
تنهاتـرین عشق منم تنها رهــایم کــرد و رفت روزی به صد عشوه مرا آمد صدایم کرد و رفت
-
امروز
پنجشنبه 5 آذر 1388 08:43
کاش دیشب زیر آن سرمای سخت زیر آن باران سرد هر دو پایم سست میشد هر دو چشمم خواب می رفت بر کف خیس خیابان روح می رفت از تن من مرگ می آمد سراغم تا که امروزی نبود
-
نمی داند کنون حالم
چهارشنبه 6 آبان 1388 19:10
غمخــانه است یا رب دلم جانان نمی داند چرا می خواهم او جانم شود پیشم نمی ماند چرا
-
فدای تو
پنجشنبه 9 مهر 1388 22:21
تمام عمر می کنم فدای لحظه ای که تو به من نگاه می کنی
-
باران
جمعه 13 شهریور 1388 15:05
ببار بر من که بارانی نیازم هست بشوید خاطراتم را تمام غصه ها و رنج هایم را تمام آنچه در دل داشتم اکنون عذابم می دهند بسیار تمام خستگی هایم به او دلبستگی هایم .... .... ...
-
دلداده
شنبه 7 شهریور 1388 16:19
چه می خواهم از این دنیا نمی دانم پریشانم ترک خورده دلم انگار چه می دانم نمی دانم پشیمانم که دل دادم به آن کس که نبود عاشق شکستم من ندید اما چگونه این شکستن را
-
خنده خشکیده
یکشنبه 1 شهریور 1388 10:34
خنده ام خشک شده روی لبم گریه ام سبز شده با خودم می گویم بغض ها رشد کنند گریه شوند خنده ها را ببرند سایه شوند آسمانم تیره است ماه من بی نو ر است خنده هایم خشکید گریه هایم غرید من به تاریکی شب ها گفتم یار من تنهاییست کار من بی کاریست درد من بی دردیست دیگر او اینجا نیست .. ... ..
-
دروغ
سهشنبه 27 مرداد 1388 08:29
تمام زندگی دروغ تمام عشق ها دروغ تمام آنچه گفته ایم شنیده ایم و دیده ایم نبوده جز مگر دروغ تمام آنچه خوب بود به ظاهرش چنین نمود به باطنش نبود جز مگر دروغ .... .... ....
-
خواب
شنبه 17 مرداد 1388 17:27
آوار شو روی سرم هفت آسمان تو بی امان اکنون زمان رفتن است چون مرگ رویای های خود بینم به چشم گویا تماماْ خواب بود این بودن و این خواستن ..... .... .... ...
-
found you
جمعه 19 تیر 1388 20:43
Found you You're the one I couldn't forget Even at the last breath I take You're the one my heart longs for Because I found real joy in you You're the one I'll love so true For you gave me same love too You're the one I needed most For I am so in love with you You light my life and turn it right And put a music in my...
-
افکار توهم آمیز
یکشنبه 13 بهمن 1387 17:19
Normal 0 false false false MicrosoftInternetExplorer4 امشب سر به بالش می نهم با خیالی راحت و آسوده من فکر تو کردم زسر بیرون تو می دانی چرا دور کردم زخودم انتظاری که مرا پای به بند تو نگه داشته بود من کنون از همه کس از همه جا بیزارم از تو از عشق از سخن های محبت آمیز از نگاه های ترحم انگیز من از اینکه همه شب تا دم صبح...
-
FALL WALK
سهشنبه 8 بهمن 1387 13:57
Fall Walk Wish we were walking hand in hand down a path strewn with orange, yellow and red fall leaves... Walking together under a florescent canopy, broken here and there with bright morning sunlight. Every time we would come to a sunlit spot, we would pause, and I would take you in my arms and kiss you passionately...
-
چقدر تنها
دوشنبه 7 بهمن 1387 15:22
تو را می خوانم و دانم تو هم خوانی مرا هر دم در آغوشم بگیر امشب بـه پهنای زمین سـردم چنان ســرما که لرزاند چو بیــدی استخـوانم را نمی دانم تو می دانی؟ چقـدر تنها و دلسردم
-
worthy love
سهشنبه 3 دی 1387 08:41
Worthy Love? My love is so near But he feels so far I fear this love is pointless But something strong Says it's not Is he really worth fighting for? Is he really worth praying for? I'm so confused I don't want make the worng decision I love him so much I don't know wath to do He wont accept me he loves me I can tell...
-
بی تو مرا
سهشنبه 26 آذر 1387 22:28
((بی تو مرا )) رفتی و در پی ات مـــرا پای دویــدنم نبود پـــر زدی و ولی مـــرا بال پــریـدنم نبود بی تو مرا سحر نشد این شب تیره و سیاه رفتی و بــا رقــیب مـن طاقـت دیـدنم نبود گــر چه بریده ای زمـن دل به امیــد دیگری دل دمی هــم زتـو مـرا تـــاب بریدنم نبود ..... .... م.ن آراز
-
my love for her
یکشنبه 17 آذر 1387 08:08
My Love for Her Her beauty is like a sweet setting sun In times I believe I just might propose Our love for each other is more than fun Every day my love for her grows deeper Her hair is as soft as an angel's wing With each kiss from her lips I get weaker That kiss is not an ordinary thing In her arms everything seems...
-
باغلامیشام
چهارشنبه 13 آذر 1387 08:19
گئجه نی صبحه کیمین هجروه قان آغلامیشام یوخسان امـا یادووی قلبیده من ساخلامیشام نئجه مـن خــاطرووی پــوزدوراجـــام ذهنیمـدن اوره گی چوخلو زاماندور سنه من باغلامیشام
-
مهربانی
چهارشنبه 29 آبان 1387 17:11
کاش می شد مهربانی را کشید روی کاغذ با مدادی سبز و آبی رنگ صحرا رنگ دریا با نگاهی کودکانه رنگ یک لبخند زیبا از ته دل شاید هم می شد کشید با مدادی سرخ و قرمز یک گل سرخ لابه لای بوته های عاشقانه یک جوانه .... .... ....
-
کی میایی؟
پنجشنبه 23 آبان 1387 22:52
گوشه ای در کنج خانه می نشینم عاشقانه هر شبانه با بهانه منتظر شاید بیایی سال ها تنهای تنها با دلی لبریز غم ها شکوه کردم از زمانه کی میایی؟ ...... ..... ((آراز))
-
چرا نمی گویم؟
پنجشنبه 16 آبان 1387 23:11
می سرودم سال ها من شعرهایم را برایت روز و شب ها را به فکرت با خیالت با امید دیدن تو گیره می کردم به هم با امیدی زنده بودم شعرهایم را سرودم خستگی هایم ندیدم سینه ام را من دریدم قلب خود بیرون کشیدم عشق سوران تو دیدم لحظه ها را می شمردم فکر این دوران نبودم فکر این هجران نبودم فکر می کردم همیشه با تو می باشم من اینجا خرده...
-
صدایت کردم
دوشنبه 6 آبان 1387 17:46
من اینجـــا خسته و تنهـــا میـــان کـــوهی از غـم ها به تــو دل بسته بودم من نـرقصیـــدی ولی بـــا مـا دیــدی که دلـــم زود هــوایت کرده این عاشق خسته جان فدایت کرده با مـــن تو نگو مـــرا نــدیـــدی جـانا این حنجـره روز و شب صدایت کرده
-
me & you
سهشنبه 23 مهر 1387 10:20
Me & You The night to prove we were meant to be. You mean the world to me, and so much more, I would give my life for you, the one I adore. You're the one I think of, when I'm happy or sad, You're the one i think of, and am very glad to have Your touch is so gentle, your smile is so sweet, Every time I'm with you,...
-
one and only you
شنبه 20 مهر 1387 07:47
One and Only You By Monica Eads Each night I pray for you as I lay me down to rest, I ask God to keep you safe and give you all the best. I pray that you remain grounded and hold on to your faith, For God has great things in store for those who patiently wait. I hope you are joyful and strong, compassionate and...